بزرگنمایی درباره بانکهای خصوصی

حمید آذرمند/ ‏در خصوص بانکداری خصوصی در ایران و مباحث نادقیقی که در این مورد بعضا مطرح میشود به نظرم چند نکته حائز اهمیت است: اول آنکه باید تعریف بانک خصوصی و مصادیق آن و سهم آن از نظام بانکی روشن شود. برخی از بانکهای بزرگ تجاری و تخصصی که اساسا دولتی هستند و موضوع این بحث نیستند. ‏تعدادی از بانکها هم اگر چه بخشی از سهامشان واگذار شده ولی همچنان تحت کنترل و مدیریت دولتی قرار دارند، لذا عملکرد این ۴ بانک را نمی توان به عنوان عملکرد بانکداری خصوصی ارزیابی کرد.

تعدادی از بانکها هم مستقیم یا باواسطه تحت مالکیت و مدیریت نهادهای عمومی غیردولتی قرار دارند.
‏با خارج کردن سه گروه مذکور از فهرست بانکها، آنچه باقی می ماند را با اغماض می توانیم بانکهای خصوصی فرض کنیم که سهم آنها با معیارهای مختلف مانند ارزش دارایی، تسهیلات پرداختی و … از کل شبکه بانکی بسیار اندک است. پس در خصوص نقش بانکهای خصوصی در اقتصاد نباید بزرگنمایی شود‌.
‏دوم آنکه، بررسی شاخصای سلامت بانکی به تفکیک چهار گروهی که گفته شد نشان می دهد که اتفاقا عملکرد بانکهای خصوصی در مقایسه با گروه های دیگر در مجموع ضعیفتر نبوده است.
حتی شاید برخی بانکهای خصوصی را به لحاظ نوآوری و سلامت بانکی بتوان نسبت به سایرین متمایز تلقی کرد.
‏نکته سوم آنکه سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، به روشنی و صراحت، بانکداری خصوصی را به رسمیت شناخته است. لذا بانکداری خصوصی به لحاظ سیاستهای کلی کشور و نظام، امری پذیرفته شده محسوب می شود و نمیتوان با طرح مباحث نادقیق و مبهم، در اصل این سیاست تشکیک کرد.
‏تکته چهارم، مهم است که درکنار پیگیری سیاستهای احتیاطی کلان و الزام بانکها به بهبود شاخصهای سلامت بانکی، همزمان از تحمیل تکالیف بودجه ای و فرابودجه ای به بانکها (بویژه بانکهای غیرتخصصی) اجتناب شود و ضمن نظارت دقیق بر عملکرد بانکها، زمینه نوآوری و توسعه محصول نیز فراهم شود.

نمایش بیشتر

بهاره صفاری

سردبیر دنیای بانک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا