رمزگشایی از جابجایی قدرت در صنعت بیمه

رضا کربلائی : در روزهای اخیر صنعت بیمه ایران با 2 تغییر مدیریتی مواجه شد، نخست مجید بهزادپور جای خود را به علی استاد هاشمی در بیمه مرکزی دارد و دوم نتیجه انتخابات سندیکای بیمه‌گران به انتخاب محسن پورکیانی به جای سید محمد کریمی انجامید. حال سال این است که راز این جابجایی قدرت چیست و آیا وضعیت صنعت و بازار بیمه از قبل بهتر خواهد شد؟

به گزارش دنیای بیمه، در یک برآیند کلی به نظر می‌رسد این جابجایی قدرت با نقش‌آفرینی وزارت اقتصاد و دارایی صورت گرفته و این احتمال وجود دارد که در نتیجه تغییر رئیس کل بیمه مرکزی و دبیرکل سندیکای بیمه‌گران یک همصدایی و هم‌افزایی ایجاد خواهد شد و حتی شاهد نمایان شدن اختلاف بین این 2 نهاد بر سر چالش‌های فنی، حقوقی و مدیریتی در درون صنعت بیمه نخواهیم بود.

اما انتظار خاموش شدن صدای منتقدان را نباید داشت چرا که این صنعت با چالش‌های جدی و قدیمی همچنان مواجه است و ریسک‌های نوظهور هم باعث خواهد شد تا چالش‌های جدیدی نمایان شود و در این میان مطالبات مطرح شده از سوی وزیر اقتصاد و دارایی این پرسش را مطرح می‌سازد که اولویت‌های پیش روی صنعت بیمه چه باید باشد و آنچه از سوی وزارت اقتصاد به صورت آشکار و نهان دیکته می‌شود با آنچه در متن و حاشیه صنعت رخ می‌دهد، همخوانی خواهد داشت یا نه؟

شاید یک انتظار وزارت اقتصاد این باشد که با تغییرات ایجاد شده، حاشیه‌ها رنگ ببازد و همه بازیگران صنعت بیمه بر متن متمرکز شوند اما آنچه چالش برانگیز خواهد بود، این است که معادله اصلی در متن را چه کسی راهبری خواهد کرد؟

انزوای صنعت بیمه در نتیجه تحریم‌ها باعث شده تا این صنعت از تحولات دنیای بیمه عقب بماند و جبران شکاف ایجاد شده بین صنعت بیمه کشور با تحولات جهانی به مدد جابجایی قدرت صورت گرفته ممکن نخواهد بود و از سوی دیگر کوچک‌تر شدن بازار بیمه و افزایش تعداد بیمه‌گران باعث شده تا همه در جستجوی در اختیار گرفتن سهم همدیگر باشند و کمتر بازیگری به فکر بازارسازی و جذب بیمه‌گران جدید با توجه به ریسک‌های نوظهور باشد چرا که اساسا صنعت بیمه به نظر با این ریسک‌ها بیگانه است.

استاد‌هاشمی و سیاست درهای باز

علی استاد هاشمی در 2 سال آینده رئیس کل بیمه مرکزی باقی خواهد ماند و او در این زمان کوتاه برای اثبات شایستگی‌ خود و عملیاتی کردن برنامه‌هایش مسیر سختی در پیش دارد و اولویت نخست او می‌تواند فاصله گرفتن از حاشیه‌ها و تمرکز بر اولویت‌های صنعت باشد. شاید او به دلیل سابقه‌ای در معاونت نظارت بیمه مرکزی، بخواهد اولویت را به نظارت بدهد که البته مهم است اما مهم‌تر این است که راهبرد نظارتی بیمه مرکزی در دوران ریاست استاد هاشمی چگونه خواهد بود و آیا قرار است به مچ‌گیری و سلیقه‌گرایی در دیده‌بانی صنعت بیمه منجر شود یا اینکه در صدد رفع ناترازی‌ها و خطاها و دور زدن‌های قانون توسط بیمه‌گران برخواهد آمد؟

واقعیت این است که مجید بهزادپور قول داده بود که رویکرد نظارتی بیمه مرکزی را تغییر خواهد داد اما اینکه آیا این تغییر مطلوب بوده یا نه به دلیل اینکه گزارش مستند و شفافی از نظارت 2 ساله با مدیریت استاد هاشمی منتشر نشده، این ابهام را تقویت می‌کند که نمی‌توان انتظار تغییر بنیادین در 2 سال آینده در حوزه نظارت را داشت.

از سوی دیگر تمرکز خاص بر نظارت و غفلت احتمالی بیمه مرکزی در 2 سال آینده نسبت به اولویت‌های دیگر این صنعت هم خطای بزرگی خواهد بود و از این جهت به نظر می‌رسد استاد هاشمی به جای اینکه نگاه‌اش به فرمان‌های صادره از سوی وزارت اقتصاد باشد، می‌تواند برنامه‌ای مدون و شفاف مبتنی بر آینده با مشارکت سندیکای بیمه‌گران آماده سازد و آن را به اجرا گذارد. او و دیگر اعضای هیات عامل بیمه مرکزی به نظر با چالش‌های صنعت بیمه آشنا هستند و انتظار می‌رود به جای اینکه خوشحال از تغییر و جابجایی قدرت و صندلی‌ها باشد، لازم است تا برای موفقیت راه را برای گفتگوهای کارشناسی و نقادانه باز کنند و به استقبال منتقدان و کارشناسان بروند.

پورکیانی و ایجاد همگرایی

انتخاب محسن پورکیانی به عنوان دبیرکل سندیکای بیمه‌گران در رقابت با 2 رئیس کل سابق بیمه مرکزی را شاید از این منظر بتوان تحلیل کرد که مدیران عامل شرکت‌های بیمه رای دهنده به او درصدد ایجاد یک مسیر جدید تعامل با نهاد ناظر هستند و مصمم به اینکه با همگرای و وحدت نظر بیشتر، در جستجوی راه‌های جدید جهت رفع چالش‌ها باشند. اینکه پیام انتخاب پورکیانی چیست را در آینده باید تحلیل کرد و دید که او قرار است از چه دریچه‌ای مطالبات بیمه‌گران را دنبال کند؟

واقعیت این است که موفقیت دبیرکل جدید سندیکای بیمه‌گران هم با عبور از گذشته و نگاه به آینده بستگی دارد و مهم‌تر اینکه او عامل اجرایی سندیکا خواهد بود و یا اینکه می‌خواهد نقش پررنگ‌تری در تصمیم‌سازی‌ها داشته باشد؟ بی‌تردید آینده نشان خواهد داد که آیا پورکیانی و استادهاشمی به همگرایی روی خواهند آورد یا هر کدام راه خود را در پیش می‌گیرند اما آنچه مهم است آینده صنعت بیمه و دردسرها و چالش‌های آن خواهد بود.

سندیکای بیمه‌گران در تصمیم‌سازی باید نقش نخست را ایفا کند و بیمه‌مرکزی در نظارت و راهبری صنعت باید شفاف و مبتنی بر استانداردهای روز جهان تصمیم بگیرید و از این جهت نوسازی استانداردها با هدف صیانت از حقوق سهامداران و بیمه‌گذاران یک ضرورت راهبردی است و هرگونه کوتاه‌نظری و رفتار و تصمیم بدون خرد جمعی و مشارکت بین بیمه مرکزی و سندیکای بیمه‌گران، وضعیت را بدتر خواهد کرد.

فایق آمدن بر چالش‌ها و برداشتن موانع با رویکرد رقابت شفاف و سالم در صنعت بیمه با نمایش نظارت و سلیقه‌گرایی ممکن نخواهد بود و باید دید فرصت از دست رفته برای گنجاندن مطالبات صنعت بیمه در برنامه هفتم توسعه چگونه قابل جبران است؟

نتیجه اینکه جابجایی قدرت در صنعت بیمه بدون یک راهبرد کلان و شفاف را تنها به تغییر صندلی مسئولیت می‌توان خلاصه کرد مگر اینکه استاد هاشمی و پورکیانی به این مهم بیاندیشند که نسخه عبور صنعت بیمه از چالش‌های قدیمی و رفتارهای غیرحرفه‌ای چیست؟

 

نمایش بیشتر

بهاره صفاری

سردبیر دنیای بانک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا